این نشان می‌دهد که ۲.۵ % از جمعیت بزرگ‌سال در جامعه از افسردگی مزمن رنج می‌برند . افسردگی مزمن با افزایش اختلالات عملکردی همراه است . چهار نوع افسردگی مزمن وجود دارد : ۱)افسرده خویی، ۲)اختلال افسردگی اساسی مزمن (MDD)، ۳)افسردگی دوگانه (MDD که بر روی یک اختلال افسرده خویی) و ۴) اختلال افسردگی اساسی عود کننده که افراد با بهبودی ناکامل به این اپیزودهای مبتلا می‌شوند . یافته‌های منسجمی در حمایت از این ایده وجود دارد که نشانه های مختلف افسردگی مزمن نمایانگر اختلالات مجزا نیست . اختلال افسردگی مداوم (افسرده خویی) هر دو گروه تشخیصی DSM - IV از افسردگی عمده مزمن و افسرده خویی را در بر می‌گیرد. پیشنهاد می‌شود که عوامل تعیین‌کننده افسردگی مزمن لزوما از نظر کیفی با هم تفاوت نداشته باشند، اما فقط به صورت کمی از افسردگی حاد، با درگیری سطوح بالای این عوامل تعیین‌کننده در شکل‌های مزمن می شود در میان عوامل متعددی که تاکنون مورد بررسی قرار گرفته‌اند، قوی‌ترین حمایتی که تاکنون بررسی شده‌است، قوی‌ترین حمایتی است که به خاطر نقش سوابق توسعه‌ای و مشکلات اولیه کشف شده‌است. مشکلات خانوادگی، شخصیت مضطرب در دوران کودکی و حرمت خود و تسلط بر بلوغ در بزرگسالی با مزمن شدن مزمن شدن ارتباط داشته‌اند. فراتحلیل اخیر گزارش داد که بدرفتاری دوران کودکی با افزایش خطر ابتلا به افسردگی مزمن و عدم پاسخ در طی درمان مرتبط است . مطالعات متعددی بر رابطه نزدیک بین افسردگی مزمن و اختلالات شخصیت محور II تاکید کرده‌اند . در بین بیماران مبتلا به افسرده خویی، میزان اختلالات شخصیت بالا است، تا ۶۵ % ویژگی‌های خوشه سی در بیماران مبتلا به افسردگی مزمن، نتایج ضعیف را در یک مطالعه طبیعی در ۵ (هایدن & کلاین، ۲۰۰۱) و پی‌گیری ۱۰ ساله (کلاین، Shankman، & رز، ۲۰۰۸) پیش‌بینی می‌کنند. با توجه به تئوری شناختی باورهای اصلی افسردگی یا طرحواره‌های شناختی عوامل آسیب‌پذیری کلیدی برای افسردگی هستند (بک، ۱۹۷۶؛ بک، راش، شاو، & Emery، ۱۹۷۹).یانگ، تحت‌تاثیر نظریه شناختی و دلبستگی، مفهوم طرح واره را تشریح کرد و پیشنهاد کرد که طرحواره اولیه گسترده، فراگیر، ویژگی - مانند، شناختی و احساسی خود - شکست، در مورد خود و روابط شخصی فرد است .

این موضوع مقاله بیس دارد .

کد مقاله بیس : 0035