کودکان عقب مانده ذهنی به لحاظ رفتارهای مشکل ساز و تاخیر جدی در زمینه برقراری ارتباط، به راهنمایی ها و مداخله های بیشتری از سوی والدین نیاز دارند و غالبا این نیازها با توجه به سن کودک افزایش می یابند. با وجود اینکه این الگوی تبادلی مورد تأیید و پشتیبانی قرار نگرفت، اما تحقیقات نشان می دهند کودکانی که توانایی و تمایلات تعامل و مشارکت بیشتری با والدین خود دارند، کفایت اجتماعی رو به بهبودی داشته اند، در حالی که کودکانی که والدین سخت گیر داشته اند که حمایت کمتری از کودکان خود بعمل آورده اند، از کفایت اجتماعی کمتری برخوردار بوده اند. گذشته از ارتباط متقابل والدین و کودک، والدین می توانند تاثیرات مستقیم دیگری بر کودک خود نیز داشته باشند. بطور مثال می توان به زمانی اشاره کرد که والدین کودک به او آموزش میدهند که چگونه وارد گروه همسالان خود شود و به او یاد میدهند که چه کاری انجام دهد و سپس بر نتیجه عملکرد کودک نظارت دارند. با این وجود اگر مراقب والدین کودک کنترل بیش از حدی داشته باشد و دستورات فراوانی به کودکی دهد، در نتیجه کفایت اجتماعی ضعیف شده و کودک مشکلات رفتاری بیشتری را تجربه خواهد کرد.
موضوع پیشنهادی روانشناسی :
بررسی رابطه گشودگی در احساسات و شیوه فرزند پروری با کفایت اجتماعی کودکان عقب مانده ذهنی