این ویژگیها نمی تواند پیش بینی کند که فردی بعدا مرتکب یا قربانی بدرفتاری خواهد شد. با این وجود این ویژگیها می توانند افراد را از خطر آگاه سازند و به قربانیان احتمالی و نیز به مهاجمین بالقوه کمک می کند که علائم خطر در رفتار خود و یا دیگران را بشناسند و به دنبال بدست آوردن کمک های حرفه ای باشند. قربانیان بدرفتاری نوعا عزت نفس پایینی دارند. آنها اغلب از نیازهایشان مطمئن نیستند و معمولا خود را بر اساس همسر، بچه ها و یا خانواده شان می شناسند. خانواده این افراد از روش انتقاد و تحقیر استفاده می کرده اند تا بر قربانی کنترل عاطفی داشته باشند و به آنها بفهمانند که سزاوار بدرفتاری هستند. افرادی که مورد سوء استفاده قرار گرفته اند کم کم خودشان را بخاطر بدرفتاری ای که متحمل شده اند سرزنش می کنند.

آنها ممکن است فکر کنند که خودشان خشم فرد مهاجم را برانگیخته اند یا ممکن است به خود بگویند که فرد مهاجم قادر نیست رفتارش را کنترل کند. قربانیان، اغلب بخاطر اینکه به اندازه کافی کاری نکرده اند که رفتار مهاجم را تغییر دهند، خودشان را سرزنش می کنند. با وجود اینکه همسران مورد سوءرفتار، مدام خود را برای مساعد نکردن اوضاع سرزنش می کنند، نسبتا در مواجهه با بدرفتاری منفعل هستند. آنها با پریشانی عاطفی و ضربات وحشیانه سازش می یابند و کماکان به این گونه روابط ادامه می دهند. قربانیان ممکن است علیرغم شواهد كم یا موجود نبودن شواهدی از پیشرفت، به این امید داشته باشند که سوء استفاده گر، رفتارش تغییر خواهد کرد. این قربانیان ممکن است احساس کنند که در هر حال اگر فقط به اندازه کافی صبر کنند، همه چیز به خودی خود تغییر خواهد کرد.


موضوع پیشنهادی پایان نامه روانشناسی :

بررسی رابطه جرأت ورزی و عزت نفس با کنترل عاطفی والدین در کودکان قربانی آزار جنسی