این اثر مستقیم نشخوار فکری در تداوم اختلالهای خلقی، به ویژه در مراحل اولیه ی افسردگی حائز اهمیت است .در نتیجه تداوم علائم و عوامل روانی – اجتماعی، (برای مثال، اطلاعاتی که بیمار از طریق تماس با سیستم درمانی درباره افسردگی کسب می کند) باورهای فراشناختی منفی وی فعال شده یا تقویت میشوند.
این باورها باعث تداوم نشخوار فکری و رفتارهای مقابله ای ناسازگارانه میشوند، چون شخص معتقد است که دیگر کنترلی بر موقعیت ندارد. باورهای فراشناختی منفی به این عقیده مربوط می شوند که افکار و علائم افسرده ساز غیر قابل کنترل و نشانه های بیماری هستند.
نمونه هایی از باورهای منفی از این قرارند: کنترلی بر ذهن و خلق خود ندارم» ذهنم تغییر کرده است، من خودم نیستم» «دارم کنترل خودم را از دست میدهم، دچار یک بیماری مغزی هستم» افسرده شدن من یعنی این که آدم ناقصی هستم» تنها کاری که میتوانم انجام دهم، این است که منتظر بمانم و آرزو کنم که این حالت برطرف شود»
موضوع پیشنهادی پروپوزال پایان نامه روانشناسی :
بررسی اثر بخشی باورهای فراشناختی مثبت بر کاهش افسردگی و باورهای منفی در بیماران وسواسی