اگر کودک درباره حوادثی عصبانی باشد که دوست دارد توانایی تغییر آنها را داشته باشد، آن گاه از روش حل مسئله می توان استفاده کرد تا برنامه ای برای تغییر این گونه تجربیات ریخته شود درمانگر، کودک، و والدین با یک دیگر کار می کنند تا فعالیت هایی را که کودک از آنها لذت می برد تعیین کنند. و سپس آن ها روز و زمانی را که کودک قادر به اجرای آنهاست برنامه ریزی می کنند. کودکان راهنمایی می شوند تا چگونگی شرکت خود را در فعالیت های خوشایند بررسی کنند و خلق کلی خود را در هر روز از برنامه هفتگی گزارش دهند. ما یک کتاب کار و یک تقویم درست کرده ایم که این خود پایی را تسهیل می کند . هم چنان که جلسات پیش می روند، با جوانان قراردادی منعقد می شود که بنابر مفاد آن، آنها موافقت می کنند برای بالا بردن سطح فعالیت خود بیشتر تلاش کنند. به مرور می توان گزارشات آنها را از خود و میزان تكرر فعالیت های لذت بخش را به صورت نمودار درآورد، بدین صورت مدرکی عینی به دست می آید که رابطه میان فعالیت های لذت بخش و خلق را نشان می دهد. به اضافه، همان طور که در جای دیگر بحث شد (استارک، ۱۹۹۰)، می توان از این نمودار برای تعیین فعالیت هایی که اثر قوی روی خلق دارند استفاده کرد مهم است که در برنامه هفتگی برخی فعالیت ها را نیز گنجاند که انجام آن ها می تواند نشانه توانایی جوان برای چیره شدن بر مشکلات باشد (فعالیت هایی که ارزش ابزاری دارند). به انجام رساندن چنین وظایفی برای جوان احساس موفقیت یا چیرگی به همراه می آورد. برای نمونه، تکمیل یک طرح بزرگ مربوط به مدرسه، انجام تکالیف خانه، عملی کردن یک برنامه خانگی، یا سر هم کردن یک کاردستی الکترونیکی سرگرم کننده به نوجوان کمک می کند تا احساس کند از عهده کارها برمی آید. در ضمن، انجام چنین فعالیت هایی ممکن است یک عامل فشارزا را از بین ببرد. کودک و درمانگر سعی می کنند با بدبینی و سکون بجنگند، برای این کار فعالیت های مهارتی را به گام های قابل اجرا تقسیم می کنند.


موضوع پیشنهادی پروپوزال روانشناسی :

بررسی اثر بخشی آموزش حل مسئله بازی محور بر تعییر خلق شادکامی و کاهش افسردگی کودکان ...