با این حال اثر معلم در مرحله دوم قرار دارد. نگرشها و رفتار معلم به دو دلیل بر الگوی شخصیتی دانش آموز اثر می گذارد: اول بواسطه نوع ارتباطی که بین معلم و دانش آموز وجود دارد و دوم بواسطه تاثیر معلم بر شرایط عاطفی مدرسه است. شرایط عاطفی مدرسه به طور خلاصه در بخش بعدی توضیح داده می شود. بخشی از روابط بین معلم و دانش آموز از طریق نگرش معلم به دانش آموز و بخشی دیگر از طریق نگرش دانش آموز به معلم مشخص می شود. این نگرشها به این بستگی دارد که معلم و دانش آموز چگونه یکدیگر را درک می کنند. زمانی که معلم دانش آموز را به عنوان یک فرد مزاحم یا یک فرد بی تفاوت و تنبل تلقی کند در مقایسه با زمانی که او را به عنوان یک همکار، و یک فرد علاقه مند تلقی کند رفتارش با دانش آموز متفاوت می شود. اگر دانش آموز به معلم نگرشی خصمانه داشته باشد، این امر در روابط او با معلم و نگرش و طرز برخورد معلم با او اثر خواهد داشت.

نگرش خصمانه او ممکن است مربوط به فشارهایی از طرف والدین، خواهر، برادر و هم کلاسی ها در داشتن تجارب ناخوشایند تنفر از موضوعی که معلم آموزش می دهد، شیوه تدریس او یا پذیرفتن کلیشه های نامطلوب معلمان باشد که در رسانه های جمعی ارائه شده است. اساسأ روابط دوستانه بین معلمان و دانش آموزان با افزایش سن کاهش می یابد. اگر چه روابط بین معلم و دانش آموز معمولا با ادامه تحصیل دانش آموزان، رسمیتر و کمتر می شود، برخی از دانش آموزان دریافته اند که روابطشان با برخی از معلمان خوشایند است و از روابط با آنها در مقایسه با روابط با والدینشان احساس رضایت بیشتری می کنند برخی دیگر روابطشان با معلمان آنقدر زیاد است که سعی می کنند معلم خود را یک الگو قرار دهند و از رفتار، دیدگاهها و حتی طرز لباس پوشیدن او نیز پیروی کنند. این امر بویژه در بین دخترها در طول دوران عاشقی و خاطرخواهی در سن نوجوانی شایع است.


موضوع پیشنهادی پروپوزال روانشناسی :

نقش تربیتی معلم - شخصیت کودکان – نگرش معلم – روابط عاطفی