اما آزمایش هایی که در دهه ۱۹۶۰ صورت گرفت نشان داد که می توان با روش شرطی سازی عامل (کنشگر)، موشها را به کاهش و افزایش ضربان قلب خود را داشت. در پی آن پژوهش های آزمایشگاهی نشان داد که افراد انسانی نیز می توانند یاد بگیرند که هر دو کار کرد یادشده را تغییر دهند. بر پایه این دسته از پژوهش ها، شیوه های تازه ای برای درمان بیماران مبتلا به فشار خون به وجود آمده است. در یکی از این شیوه ها نمودار تغییرات فشار خون بیمار در جریان ثبت شدن به وی نشان داده می شود و شیوه های آرام سازی دسته های عضلانی گوناگون به وی آموخته می شود؛ به این ترتیب که ابتدا بیمار راهنمایی می شود عضلاتش را منقبض کند (مثلا دست خود را مشت کند یا عضلات شکم را سفت کند)، سپس تنش ایجاد شده را رها کرده و تفاوت این دو وضع را حس کند. البته معمولا کار از انگشتان و مچ پا آغاز می شود و سراسر عضلات بدن، تا عضلات گردن و چهره را در بر می گیرد تا آنکه بیمار یاد بگیرد تنشهای عضلانی خود را تغییر دهد. این آمیزه پسخوراند زیستی و آرامش آموزی در برخی مردمان به اندازه داروهای ضد فشار خون در کم کردن فشار خون کارایی داشته است.
موضوع پیشنهادی پروپوزال روانشناسی :
بررسی نقش واسطه ای آرام سازی دسته های عضلانی در رابطه فشار خون و استرس بیماران دیابتی