به طوری که وسواسها به صورت افکار مزاحم و مکرر تجربه میشوند آنها میتوانند به آسانی با نگرانیهای اختلال اضطراب فراگیر اشتباه گرفته شوند.
افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر که به اعمال وسواسی آشکارا زمان بر می پردازند (برای مثال، شستشوی بیش از حد دست و آیینهای خرافی) به آسانی از اختلال اضطراب فراگیر تفکیک میشوند، به طوری که این رفتارها مشخصه اختلال اضطراب فراگیر نیستند.
با این حال، غیر معمول نیست که افراد مبتلا به اختلال وسواسی - اجباری، یا صرفا وسواسها را تصدیق کنند یا به آیین مندی های ذهنی آشکار بپردازند، که هر کدام از اینها تمایز میان اختلال وسواسی - اجباری و اختلال اضطراب فراگیر را پیچیده می سازد.
با این حال چند مؤلفه وجود دارد که هر دو اختلال در آن متفاوت هستند.
با توجه به محتوای فکر، نگرانیهای اختلال اضطراب فراگیر تمایل دارند تا درباره رویدادهای روزانه زندگی باشد، در مقابل افکار مزاحم وسواسی اغلب عجیب و غریب و یا نامناسب هستند.
نگرانیهای اختلال اضطراب فراگیر در ماهیت خود پویا هستند که به همراه آن محتوای نگرانی معمولا به صورت روزانه تغییر می کند.
در مقابل، شناختهای اختلال وسواسی - اجباری عمدتا ایستا و ساکن هستند، و بر نگرانی خاصی به طور مکرر تمرکز می کنند (به عنوان مثال، آسیب وارد کردن به یک فرد مورد علاقه).
در نهایت، اگرچه نگرانیها در اختلال اضطراب فراگیر موجب اضطراب می شود اما همانند اختلال وسواسی - اجباری به صورت افکار مزاحم و یا ناهمخوان با خود تجربه نمی شوند.
در عوض، همان گونه که پیشتر ذکر شد، بسیاری از مراجعان اختلال اضطراب فراگیر نگرانی را به عنوان یک کار کرد مثبت در نظر می گیرند.
موضوع پیشنهادی پروپوزال روانشناسی :
مقایسه اثر بخشی درمان مواجهه و بازداری بر اختلال اضطراب فراگیر و اختلال وسواس اجباری