اگر چه خودکارآمدی یک سازه خاص موقعیتی است اما اغلب برای انجام دادن ریز مؤلفه های یک رفتار تمرینی ضروری است (باندورا، ۱۹۸۶). برای مثال، در مداخله ای که برای افزایش تعداد گام های روزانه در نظر گرفته شده است، اندازه گیری خودکارآمدی تمرین ممکن است بسیار مبهم و گسترده باشد (پیاده روی). بهتر است که از یک مقیاس ویژه تکلیف استفاده شود (برای مثال، خودکارآمدی برای راه رفتن در فواصل کوتاه و افزایش تدریجی مدت آن)، نه مقیاس کلی خودکارآمدی در مورد توانایی فرد در انجام تکلیف (باندورا، ۱۹۸۶).
بنابراین، مقیاس های خودکارآمدی ویژه تکلیف صراحتا توانایی فرد در انجام یک تکلیف تمرینی خاص (پیاده روی، تمرینات قدرتی، دوچرخه سواری)، را معمولا در سطوح مشخصی (برای مثال، ۱ مایل یا ۶ / ۱ کیلومتر، ۱۰ بار تکرار، ۳ دقیقه) ارزیابی می کند اگر چه مزایای بالقوه استفاده از مقیاس های ویژه تکلیف ثابت شده است، اما مقیاس های کمی در حوزه تمرین طراحی شده و حتی از این بین نیز مقیاس های بسیار کمتری در پژوهشها اعتبار سنجی شدهاند. ۵ مقیاس ویژه تکلیف شناسایی شده در جدول ۱-۲۲ آورده شده است.
اگر چه این مقیاس ها بر تکالیف خاصی تأکید دارند (پیاده روی یا راه رفتن، دوچرخه سواری، تای چی، پله نوردی) همگی آنها طبق ساختار سلسله مراتبی باندورا (۲۰۰۶ ض) طراحی شده اند.
برای مثال، به جای اینکه از شرکت کنندگان خواسته شود توانایی خود را برای ۴۰ دقیقه پیاده روی مداوم ارزشیابی کنند، از یک مقیاس پیاده روی ۸ آیتمی استفاده می شود که سختی آنها بتدریج افزایش می یابد، از پیاده روی ۵ دقیقه ای شروع می شود و در فواصل کوتاه هر ۵ دقیقه یکبار افزایش می یابد تا فرد به همان هدف ۴۰ دقیقه برسد.
به طور کلی مقیاس های ویژه تکلیف برای ارزشیابی یک رفتار خاص مناسب تر هستند و آمار دقیق تری از باور فرد در مورد توانایی انجام موفق یک کار ارائه می دهند.