بخشی از جذابیت این طرحها در این است که موفقیت یا شکست مداخله بلافاصله از روی نمودار مشخص می شود.
مزیت این نمودارها در این است که می توان آنها را به مراجع نشان داده تا پیشرفت خود را مشاهده کنند و به روشنی استدلال کرد که مداخله مؤثر بوده است (و یا مؤثر نبوده است که گاهی ممکن است چنین باشد).
با وجود این گاهی اوقات ممکن است در برخی از موارد تغییرات به خوبی مشخص نباشند که در چنین مواقعی برخی از محققان از روشهای آماری استفاده می کنند.
روشهای آماری برای داده های این چنینی پیچیدگی و ظرافتهای خاص خود را دارد که باید به دقت به آن توجه شود.
تعمیم یافته ها اگر چه مطالعات تک موردی اساسا افردنگر اند، اما غالبا پژوهشگران دوست دارند تا بافته هایشان را نیز تعمیم دهند تا در خصوص مؤثر بودن روش درمانی که بررسی کرده اند اطمینان بیشتری به دست آورند.
این کار معمولا از طریق انجام سریهای مکرر مطالعات بالینی (بارلو و هر سن، ۱۹۸۴) انجام پذیر است و معمولا مطالعه مورد نظر را روی چندین فرد به طور جداگانه تکرار می کنند تا از این طریق روایی بیرونی یافته ها تأمین شود.
ایده تکرار سریهای بالینی از مفهوم مشاهده متمرکز محلی کرونباخ (۱۹۷۵) گرفته شده است. بدین معنی که هرگاه یافته ای در موقعیت با محیطی دیگر مجددا بررسی شود، تغییر شرایط محدودیتهای روایی بیرونی آن را مورد آزمون قرار داده، به نظریه برآمده از آن غنای بیشتری می بخشد.
همچنان که پژوهشگر از یک موقعیت به موقعیت دیگر می رود، نخستین وظیفه او توصیف و تفسير مجدد معلول در هر محیط و یا یاد آور شدن عوامل منحصر به فرد هر محیط است .... همچنان که نتایج جمع آوری می شوند، فردی که به دنبال فهم درست نتایج است، حداکثر تلاشش را می کند تا مشخص نماید چگونه عوامل کنترل نشده می توانند منجر به انحرافات محلی در یافته های به دست آمده قبلی شوند.
بدین گونه است که تعمیم یافته ها همواره بایستی به بعد موکول شده و هر استثنا به عنوان یک قاعده جدی مورد توجه قرار گیرد. (کرونباخ، ۱۹۷۵، ص ۱۲۵). از این روش به خوبی می توان برای روی آوردهای تجربی، غیر تجربی و طبیعی استفاده نمود