با این وجود بیشتر زوجها با رابطه آسیب دیده از تعامل های گذشته پای به درمان می گذارند که باعث می شود درمانگر علاوه بر توجه به زمان حال، به ارائه تکالیفی به منظور پرداختن به موانع همیشگی بر سر امنیت و بهبود آسیب های مربوط به تعاملات قبلی بپردازد. جالب اینکه معمولا بدون وجود سطح حداقلی از ایمنی در زمان حاضر، بررسی آسیب گذشته امکان پذیر نیست و دستیابی به امنیت در زمان حال بدون بهبود آسيب گذشته دشوار است. این شکلی رایج برای بیشتر زوج درمانگران می باشد. بهترین راهی که من یافته ام، کار کردن با این مشکل از طریق تبيين سطوح مختلف امنیت است. هدف اولیه باید دستیابی به سطح حداقلی از امنیت هیجانی باشد که در آن زوجها بدون واکنش گری به یکدیگر به تعامل با هم بپردازند. آشکارترین معیار این سطح حداقل از امنیت این است که یکی از زوج ها بتواند به ابراز عاطفه منفی خود بپردازد، بی آنکه همسرش واکنشی به وی نشان داده یا گوشه گیری کند. در این سطح از امنیت، ممکن است زوجها شروع به کشف آسیبهای به جای مانده از اقدام های قبلیشان (مانند واکنش منفی نشان دادن به همسر یا عدم پاسخ گویی در زمان نیاز کنند. با این حال به ندرت این مورد پیش می آید که زوج ها به طور ساده به بحث در مورد موقعیت قبلی پرداخته و احساس های خود در مورد آن را حل و فصل کنند، بلکه در عوض درمان بین بحث در مورد موقعیت قبلی و بحث در مورد تهدیدهای امنیت ادراکی فعلی در نوسان می باشد.


موضوع پیشنهادی پروپوزال روانشناسی :

بررسی اثر بخشی زوج درمانی گروهی بر امنیت هیجانی و افزایش صمیمیت و همدلی زوجین در آستانه طلاق