فرضیه ها چیز غیرقابل معمولی نیستند؛ ما بیشتر اوقات فرضیه می سازیم. آنها گروه ها یا حدس های غیر معمولی هستند که که در قالب جملات در مورد علت یا وضعیتی ساخته شده اند. اگر اتفاقی در زندگی روزمره ما بیفتد که با حدس های منطقی که می زنیم تمایل به اظهار دلیلی برای وقوع آن داریم.
برای مثال، اگر یک روز صبح اتومبیل روشن نشود ممکن است چنین فرضیه سازی کنیم که شاید مخزن بنزین خالی است یا باطری آن ضعیف است. برای هر فرضیه یک کنش خاص مفروض می تواند آن را اثبات و یا رد کند اگر درجه بنزین نمایانگر "پر" باشد، پس فرضيه خالی بودن مخزن بنزین می تواند رد شود و مانند آن. هنگامی که متوجه می شویم یک فرضیه خاص اثبات شده است این فرصت خوب را پیدا کرده ایم که اقدام صحیح برای اصلاح وضعیت انجام دهیم.
برای مثال اگر ما فرضیه سازی کنیم که سیم موتور روشن کننده قطع شده است و چنین سیمی را پیدا کنیم، تعمیر سیم قطع شده ممکن است منجر به روشن شدن دوباره اتومبیل شود. اگر این علت روشن شدن نبود، فرضیه های بیشتری نیاز است تا عیب های دیگری را مطرح کند. گرچه ممکن است این مثال ها پیش پا افتاده به نظر بیاید اما تعداد زیادی از بزرگترین کشفیات علمی بر اساس فرضیات بوده است: نظریه جاذبه نیوتن، نظریه عمومی نسبیت انیشتن و تعداد زیاد دیگری از فرضیه ها.
شما در تحقيقتان با فرضیه ای در پیش زمینه مطالعه تان مواجه خواهید شد که گاهی واضح و شفاف و در زمان دیگر با شواهد پژوهشگرانه کمتر و مخفی در متن شرح داده شده یا فقط به آن اشاره شده است. اگر شما از یک فرضیه در مطالعه تحقيقتان استفاده کنید، این فرضیه باید به طور طبیعی از موضوع تحقیق برخیزد و معقول و منطقی باشد.
یک فرضیه ممکن است بر اساس دو استدلال توجیه شود: منطقی و تجربی، استدلال منطقی از استدلال های براساس مفاهیم و نظریه ها و فرض های ثابت شده ای که مستقیما به موضوع تحقیق مربوط می شود بسط یافته است. استدلال تجربی بر اساس ارجاع به تحقیقات دیگری است در ادبیات موجود است.
نگاهی دقیق تر به فرضیه ها و ساختار آنها: فرضیه ها خصوصیات مهمی دارند که آنها را از جملات با شکل های دیگر متمایز می کند.
به نقل از کرلینجر (۱۹۷۰)، فرضیه ها :
ادعا می شوند (پیشنهاد نمی شوند)
محدود به یک حوزه هستند.
جملاتی درباره ارتباط بین متغیرهای خاصی است.
مفاهيم واضحی برای آزمودن ارتباطات دارند.
با دانش رایج سازگار هستند.
تا حد ممکن با صرفه هستند و از اطلاحات علمی صحیح استفاده می کنند.
یک فرضیه خوب برای سازمان دهی تحقیق کمک بسیار خوبی به حساب می آید. فرضیه به طور مشخص تحقیق را به فعل و انفعال متغیرهای خاص محدود می کند، روش های مناسب جمع آوری، تحلیل و تفسیر داده ها را پیشنهاد می کند و اثبات یا رد فرضیه، حاصل از تجربه یا آزمایش، نشانه واضحی از وسعت دانش حاصل شده ارائه می دهد.
هنگامی که یک فرضیه، همانطور که شرح داده شد، به منظور ارائه مدرک برای اثبات یا رد روابط شرح داده شده بین متغیرها آزمایش می شود، یک نوع فرضیه دیگر که فرضیه خلف نامیده می شود، با این فرض شروع به کار می کند که روابط وجود دارد و ادعا می کند که اگر فرض ها توسط نتایج آزمایشات تکذیب نشوند، صحیح هستند.
فرضيه خلف باید دو معیار را تحقق بخشد.
اولا، باید استدلال کافی برای بیان وجود داشته باشد تا آزمایش نقد شود. ( اگر برای اثبات چیزی حدس غير محتمل زده شود و سپس به راحتی آن را رد کرد یا ادعا کرد که در صورت تکذیب نشدن صحیح خواهد بود، کار بی ارزشی است) .
دوما، فرضیه باید به اندازه کافی مشخص و کامل باشد تا قادر باشد نتایج احتمالی آزمایشات را پیش بینی کند. توجه کنید که فرضيه خلف همیشه قالب پیش بینی های آماری را به خود می گیرد.
مقایسه مثال های این دو نوع فرضیه تفاوت ها را نشان خواهد داد.
فرضیه مردم ثروتمند تمایل به خرج کردن پول بیشتری نسبت به مردم فقیر دارند. هنگامی که مدارکی برای اثبات یا رد این فرضیه جمع آوری شد، دقت کافی برای استفاده به عنوان فرضيه خلف ندارد، چراکه هیچ پیش بینی درباره نتایج دقیق انتظار رفته از مشاهده ها صورت نگرفته است.
فرضیه بی اثر در هر پرتاب یک سکه احتمال شیر یا خط آمدن برابر است. پیش بینی نتیجه ۵۰ / ۵۰ درصد از پرتاب سکه یک آزمایش دقیق و ویژه ارائه می دهد. هرگونه تغییر مهم در این پیش بینی به رد فرضیه منجر خواهد شد. توجه داشته باشید که قبل از جمع آوری داده ها، اطمینان زیادی برای آزمایش فرضیه وجود دارد. اغلب مواقع شایسته است تا فرضیه های دیگر را در برابر فرضيه خلف به تعادل رساند. اگر فرضيه خلف رد شود، پس فرضیه منطقی، فرضیه بعدی است.
فرضیه متفاوت یک فرضیه ویژه نیست و مستقیما آزمایش نمی شود. یک مثال این موضوع را روشن می کند. فرضيه خلف مردمی که دو برابر متوسط ملی درآمد شخصی سالانه دارند، دو برابر خرج شخصی متوسط سالانه داند. فرضیه متفاوت مردمی که دو برابر متوسط ملی در آمد شخصی سالانه دارند، دو برابر خرج شخصی متوسط ملی ندارند.
فرضیه سازی:
فرضیه ها می توانند از لحاظ ماهیت بسیار متفاوت باشند، از واقعیت تا انتزاع و از حوزه محدود تا حوزه ای وسیع، در یک محدوده و یا کلی. به منظور ساختن یک فرضیه قابل تحقیق نیاز است تا از سابقه موضوع، ماهیت موضوع یا مسئله ای که عنوان شده است دانش کاملی داشت. فرضیه از نتیجه دسته بندی و شرح متوالی موضوع بسط می یابد و كانونی را فراهم می کند که تحقیق پیرامون آن انجام شود.
محققان در دو سطح از واقعیت کار می کنند، سطح اجرایی و سطح ادراکی. آنها در سطح اجرایی با اصطلاحات قابل مشاهده با وقایع کار می کنند و واقعیات لازم برای انجام تحقیق را وارد می کنند. در سطح ادراکی، وقایع با اصطلاحات اساسی که با وقایع دیگر اشتراک دارند در سطح انتزاعی تر تعریف می شوند.
محققان از یک مثال ساده خاص به سوی مثال های کلی حرکت می کنند و به موجب آن به این درک می رسند که پدیده ها چگونه عمل می کنند و چطور به یکدیگر وابسته اند و برعکس برای آزمایش اینکه چگونه حکم های کلی ادراکی در حقیقت قابل اثبات هستند.
فرضیه سازی معمولا بر اساس سطح ادراکی ساخته می شود تا نتایج تحقیق را قادر سازد فراتر از شرایط ویژه یک مطالعه خاص عمومیت داده شود. معمولا این موضوع قابلیت کاربرد پذیری تحقیق را وسیع تر می کند.
یک مثال به روشن شدن موضوع کمک خواهد کرد.
سه مدرسه ابتدائي الف، ب و ج از نظر موفقیت واحدهایشان امتحان شدند.
در سطح ادراکی ویژه تر، محقق تنها می توانست نتایج علمی واحدها را مقایسه کند و نتیجه گیری کند که کدام یک، الف، ب يا ج موفق تر بود و کدام یک کمترین موفقیت را داشت. به منظور مشخص کردن اینکه چرا ممکن است واحدها کمتر یا بیشتر موفق باشند، آزمودن آنها برای مشاهده اینکه آیا تفاوتی در رویکرد داشتند یا نه مفیدتر خواهد بود.
در سطح ادراکی کلی تر، یافت شد که آنها از روش های تدریس متفاوت استفاده کردند: الف از رویکرد " فردی، ب از ترکیبی از رویکرد فردی و گروه کلاسی و ج از یک رویکرد گروه كلاسی استفاده کرد. اکنون نتایج تحقیق می تواند بر اساس رویکرد تدریس آنها به واحدهای مدارس ابتدایی دیگر تعمیم داده شود.
حتی موضوع تحقیق می توانست بیشتر مورد نظر قرار گیرد و کاربرد پذیری آن را بسط دهد. این مطالعه می توانست بر روی مشخص کردن این موضوع تمرکز کند که چطور رویکرد فردی که مشخصه یک ساختار انعطاف پذیر در تدریس است نسبت به رویکرد تدریس با ساختار محکم به کار برده شده در گروه های کامل کلاسی، کمتر یا بیشتر موفق بود.
قابل استفاده سازی فرضیه:
یکی از معیارهای بنیادی یک فرضیه آزمون پذیر بودن آن است. گرچه، فرضیه ای که در سطح ادراکی شکل گرفته باشد به طور مستقیم نمی تواند آزمایش شود، بسیار انتزاعی است. بنابراین، نیاز است تا آن را به سطح قابل استفاده تبدیل کرد. این فرایند، قابل استفاده سازی نامیده می شود که شامل برگرداندن روند ادراک می باشد که توضیح داده شد.
غالبا مرحله اول، تجزيه فرضیه اصلی به دو یا تعداد بیشتری فرضیه زیر مجموعه است. این زیر مجموعه ها نمایانگر اجزاء تشکیل دهنده یا جواب فرضیه اصلی هستند و برای کامل کردن باید با یکدیگر جمع شوند.
قابل اجراسازی فرضیه های زیر مجموعه چهار مرحله است که با مفاهیم تعریف کننده، شاخص ، متغیر و معیارها بیان می شود.
مفاهیم قطعه های سازنده فرضیه هستند که معمولا انتزاعی اند و به طور مستقیم قابل اندازه گیری نیستند.
شاخص ها پدیده ای که دلالت بر وجود مفاهیم دارد.
متغیرها اجزای تشکیل دهنده شاخص ها هستند که قابل اندازه گیری اند.
معیارها واحدها با روش های واقعی اندازه گیری متغیر ها هستند.
توجه داشته باشید که هر مفهوم چندین شاخص، هر شاخص چندین متغیر هر متغیر چندید معیار دارد. برای توضیح این اصطلاحات این مثال را در نظر بگیرید که برای هر کدام تنها یک نمونه بیان کرده است.
مفهوم: فقر
شاخص: شرایط بد زندگی
متغیر: تهیه تسهیلات بهداشتی
معیار: تعداد حمام و سرویس بهداشتی برای هر فرد
هر فرضیه زیر مجموعه روش متفاوتی از آزمون را بیان خواهد کرد و بنابراین، بر این دلالت می کند که ممکن است روش های متفاوت تحقیق مناسب باشند. روش های تحقیق برای جمع آوری و تحلیل داده ها با برخی جزئیات در فصل ۷ شرح داده شده است.
گرچه اصطلاح "فرضیه" با معانی مختلفی به طور روزانه و حتی در محیط های آموزشی استفاده می شود، اما عاقلانه است که در تحقيقتان فقط دقیقترین مفهوم آن را به کار ببرید. این موضوع از نقد شدن شما به خاطر نامرتبی و بی دقتی در کاربرد اصطلاحات جلوگیری می کند. اگر موضوع تحقیق شما به گونه ای باشد که نتواند به شکل فرضیه ساخته شود، نگران نباشید: تناوبات زیادی وجود دارد که بسیاری از آنها درگیر رویکرد های های کاملا متفاوتی از تحقیق به روش فرضی- استنتاجی هستند.
فرضیه های متفاوت:
استفاده از روش فرضی استنتاجی یا حتی روش علمی در هر تحقیقی کار مناسبی نیست. معمولا تحقیق در مورد جامعه، تاریخ، فلسفه و بسیاری از موضوعات دیگر نمی تواند معیار کاملی برای فرضیه سازی و آزمایش آنها فراهم کند و درست نیست که سعی کنیم چنین تحقیقی را با این روش هماهنگ کنیم. تناوبات دیگر چه هستند؟
در هر پروژه تحقیقی و با هر موضوعی نیاز است تا به طور واضح موضوع تحقیق را تعریف کرد و به تصویر کشید. ماهیت تحقیق، قالب های مناسبی برای بررسی آن پیشنهاد خواهد کرد. در اینجا چندین شکل وجود دارد که موضوع تحقیق برای نشان دادن روش بررسی می تواند در قالب آنها بیان شود.
اگر چه واژه فرضیه با معانی مختلفی در مکالمات روزانه و موقعیت های مختلف دانشگاهی استفاده می شود، اما توصیه می شود که در مقاله ها فقط به عنوان معنی اصلیش استفاده شود. این امر باعث دور ماندن شما از انتقادهایی نظیر نامرتب بودن و کاربرد نادرست واژگان فنی می شود. اگر مشکل تحقیق شما به خودی خود حل شود نگران نباشید. راه حل های زیادی است، راه کارهایی که اکثر آنها به طور کلی جهت تحقیقی را در مورد موضوع و فرضیه را تغییر می دهد و به سمت روش فرضی قیاسی، سوق می دهند.
پیشنهادهایی برای فرضیه ها:
استفاده از روش فرضی - قیاسی و حتی هر روش علمی دیگر، در هر تحقیق زیاد مناسب نیست. تحقیق در مورد اجتماع، طراحی، تاریخ، فلسفه و بسیاری از مسائل دیگر را معمولا نمی شود که با تمام ملاکهای فرضیه و آزمون ها تدوین کرد و خیلی نامناسب است اگر که سعی کنیم که چنین تحقیقی را در این روش جائی دهیم. (دسته بندی کنیم) (قرار دهیم). راه کارها چیستند و کدامند؟ در تمام پروژه های تحقیقاتی، موضوع هر چه باشد لازم است که به طور کامل واضح مشکلات تحقیق مشخص گردد، طبیعتا پیشنهاد می شود که مناسب ترین فرم را برای پژوهش انتخاب کنیم، در اینجا تعدادی از روش ها که می توان مشکلات تحقیق را بیان کند و ما چگونه می توانیم از روش پژوهشی استفاده کنیم نشان داده شده و مطرح شده است (برون، ۱۹۸۱: ۴۲-۳۸)
سؤال یا سؤالات:
در روش پرسش و پاسخ مشکلات ممکن است با پرسیدن یک سوال یا گروهی از سوالات خود را نشان ندهند و جواب آنها باعث می شود که برای بررسی دقیق یک مشکل از یک یا چند جهت وارد شویم، این هم یک مثال:
چهار سوال وابسته به هم در این تحقیق در مورد نمایش هنر معاصر در رسانه ها مطرح شده که ایجاب می کند تمام عموم در بحث شرکت کنند.
سؤالات به شرح زیر است:
1-ویژگی های کلی نمایندگان مسایل هنر معاصر در رسانه ها چه هستند؟
۲- به چه بحثی در مورد هنر معاصر اشاره می کند و این امر چگونه به ارزش زیاد هنر معاصر و رسانه مربوط می شود؟
3- چگونه نمایش این موضوع در رسانه های مختلف مانند تلویزیون با دیگر رسانه ها فرق دارد؟
۴- یک روزنامه نگار متخصص و مجرب و یک خبرنگار ویژه ی هر چه نقشی در شکل گرفتن این نمایش دارند؟
بدیهی است که سوال یا سوالات مستقیما باعث می شود که به سمت و سوی مشکل تحقیق رانده شویم و اشاره های واضحی به موضوع مورد پژوهش بدهد و روش مورد استفاده را شرح دهد. (اشاره ای به . روش استفاده شده کند.)
معمولا شکل سوالات مانند خود فرضیه است. سوال اصلی به چند سوال فرعی دیگر تقسیم می شود که هر کدام جوابی از سوال اصل را در بر می گیرند.
قیاس های منطقی تمرکز بیشتر تحقیق بر روی منطق نسبت به فرضیه، این امکان را در مطالعه به وجود می آورد که بر روی روابط خاص ویژه ی حوادث متمرکز شدیم، بدون اینکه نیازی به مشخصات دقیق فرضیه مورد نظر مطابقت داشت باشد. این مثال را در نظر بگیرید:
مشکل اصلی تحقیق در سه نظریه ی به هم وابسته ذکر شده است.
١- مناطق خاصی برای ساختن خانه هایی برای جوانان طراحی شده است که جوانان مجرد می توانند آنها را اجاره کنند و همچنان در حال ساخت و طراحی بر طبق تقاضا و استانداردهای موجود در طراحی خانه ها برای جوانان است.
۲- راهنمایی طراحی مناسب خانه ها طبق درک دقیق، مشخصات جوانان مجرد صورت نگرفته است. از این دو نظریه، نظریه ی سوم شکل می گیرد.
3- عدم مطابقت میان مناطق خاص طراحی شده برای ساختن مسکن برای جوانان مجرد و انطباق مورد نظر آنها وجود دارد.
نتایج:
هر گونه بحث در مورد این مسئله که طبیعت علمی و کسب دانش را احاطه کرده لزوما باید بسیار کوتاه و مختصر باشد تا بتوان آن را در کتاب مقدماتی جای داد. به رسمیت شناختن این واقعیت که پژوهش، خود می توان با گسترده ی عظیمی از موضوعات و رشته ها وفق دهد الزامیست. من تلاش کرده ام که تمام دیدگاه های عمده و مربوط به آن پوشش دهم و امیدوارم که این امر باعث مطرح شدن سوالاتی در مورد هر گونه مشکل موجود در تحقیق خودتان شود. بحث در مورد دانش و نحوه ی بدست آوردن آن یکی از مستمر ترین بحث هاست و یکی از مراکز اصلی تحقیق است. من معتقدم که در سراسر پروژه های تحقیقاتی و در کارهای آینده نیز مهم است. به دست آوردن این آگاهی عمیق از آنچه که درگیر است و چگونه چنین عواملی می توانند تأثیر بگذارند، نه تنها نوع نگرش ما را به زندگی، بلکه اعمال روزانه ما را نیز در بر می گیرد.
وظایف:
به دقت راجع به اینکه چگونه موضوع پیشنهادی پروژه ی تحقیق به سادگی در انواع مختلف فلسفه جایی پیدا کرده فکر کنید آیا فرض های روش علمی و تحقیق شما مورد قبول هستند یا بیشتر نیست؟ برخی از سوالاتی که باید پرسیده شوند اینجا ذکر شده است.
آیا مشکل شما راجع به اشیاست یا راجع به مردم، یا رابطه ی این دو با همدیگر است؟
آیا می شود راجع به فرایند های فیزیکی درونی اش بررسی و بحث کرد و یا از لحاظ معنای و نیروهای ذهنی بررسی کرد؟
آیا نسبت میان مفاهیم علت و معلول جنبه ی مهم برای شماست و یا شما به دنبال پیدا کردن توضیحاتی به منظور رسیدن به یک درک درست از وضیعت هستید؟
آیا دانش را می توان از طرق زیردست آورد؟ با منصفانه و بیطرفان دیدن با تجربه کردن، یا خود را در موقعیت قرار دادن و یک تصمیم یک طرف گرفتن با ارزش مشاهده ها را در نظر گرفتن.
آیا فکر می کنید که پژوهش شما به سمت استفاده از فرضیه پیش می رود؟
بخشی را به وجود آورید و در آن بگوید که چرا شما چنین فکر می کنید مناسب است و یا اگر مناسب نیست به چه دلیلی مناسب نیست، چه راه کارهای دیگری ممکن است مناسب باشند.
آزمایشی را ترتیب دهید که در آن از فرضیه نظریه و سوالات استفاده شود و ببینید کدام یک برای تحقیق شما مناسب تر است.
این کار را به طریقه ی اکتشافی با به کار بردن هر چه بیشتر پیشنهادهای متناوب که شما می توانید تدبیر کنید انجام دهید. افتراق میان بحث های نظری و علمی در سطوح بیانی.
تثبیت و تشخیص: ملاقاتی را با یکی از معلمان یا مسولان خود ترتیب دهید و نتیجه فکر کردن خود را که توسط کارهایی که در بالا ذکر شده و قدرت تفکرتان افزایش یافته را شرح دهید. شما باید قادر به اثبات این امر باشید که اهمیت مسایلی را که فعالیت های پژوهشی و طبیعت دانش را احاطه کرده را درک کرده اید و دانستن این امر که چگونه این مسایل به پروژه ی تحقیق شما مربوط می باشند.
این کار را با بحث کردن در مورد فرصت ها و خطرات ذاتی که در زمینه های مختلف پژوهش ممكن است اتفاق بیفتد، انجام دهید و ببینید که این کارها چگونه به مشکلات پژوهش شما مربوط می شوند. کاربرد فرضیه، سوال و نظریه را در تحقیق و اهمیت انتخاب آنها را به طور اختصاصی شرح دهید.
در مورد معانی استفاده شده، شاخص و متغیر آنها بحث کنید. نتیجه ی این بحث می تواند به شما کمک کند تا ارزیابی عقلانی تری از تحقیق خود داشته باشید و شما را برای پیدا کردن طرح تحقیق مناسب آماده می سازد و در پیدا کردن و کشف كیفیت سوالات در پژوهش کمک می کند. این مطالب در بخش های بعدی کتاب گنجانده شده است (برایمن ،۱۹۸۸).