پیشنهاد موضوع پروپوزال مشاوره

 خانه های سالمندان امن ترین مکان برای افراد مسنی است که از لحاظ جسمی یا ذهنی مشکلاتی دارند.

 پروتکل آسیب در گروه های فرهنگی نیز متفاوت است. پروتکل آسیب با پذیرش برای تحمل آسیب آغاز می شود و با شفقت نسبت به خود و دیگران دنبال می شود، سپس با مهربانی و در مرحله بعد با مراقبه ذهن آگاه چند حسی ادامه می یابد.

 هدف قرار دادن استرس و مسائل مرتبط با امنیت: همانطور که در مورد ایجاد آسیب شناسی روانی نشان داده شد،

 ترویج حس عزت نفس و خود کارآمدی در قالب مناسب فرهنگی:

بررسی تاثیر مصرف صبحانه بر راهبردهای نظم جویی شناختی هیجانی و سلامت روان زنان شاغل

والدین افراد ام اس فقدان مشترکی را تجربه می کنند اما با این وجود بینش های متفاوتی دارند. به آنان می توان کمک کرد به آنچه رخ می دهد بیندیشند و بهتر درک کنند که چگونه ام اس روی آنان و والدین شان تاثیرگذار است.

وقتی روابط بین فردی خوب باشد افراد با بیماری ام اس بهتر مقابله می کنند. این رابطه ها زندگی افراد را بدون تخریب آنان نجات می دهد.

 درمان های بیزاری اور آن دسته از روش هایی هستند که محرک های آزاردهنده یا بیزار کننده را در روش های خود به مراجع یا بیمار ارائه می دهند و سعی می کنند با ایجاد بیزاری رفتارهای نامطلوب را از بین ببرند.

 اگر مراجعه کننده فردی حرف گوش کن و مطیع باشد، با شنیدن توصیه های معرف خود حتما به سراغ تان می آید حتما نظر خود فرد را در مورد علت مراجعه اش جویا شوید.

 شما باید به عنوان یک مشاور به دنبال آن مشکل اصلی و کمرشکن باشید و ببینید چه عاملی تحمل فرد را از میان برده و به تسلیم شدن او منجر شده است.

 نقش مراجع در درمان وجودی:

اعتقاد به آزادی انسان و لزوم انتخاب راهی از بین راههای موجود و در نهایت پذیرش مسئولیت راه انتخاب شده موجب شده است که درمان وجودی نقش ویژه ای را برای مراجع در نظر بگیرد.

 نقش مراجع در مشاوره شناخت درمانی: مراجع یا مددجو در رویکرد شناخت درمانی نقش یک آموزش گیرنده و کمک گیرنده فعال و آگاه را دارد.

 نقش مشاور در شناخت درمانی:

در این رویکرد شناخت درمانگر سعی می کند زمینه ایجاد افکار مثبت و ارتقاء سطح شناخت را فراهم کند، اما به این منظور از به کار بردن زور و فشار خودداری کرده و سعی می کند با مددجو همکاری و تعاون نماید.

 ارتباط آزاد واحترام گذاشتن به عقاید دیگران معمولا به ایجاد انتظاراتی معقولانه بین اعضای خانواده منجر می شود.

 ادبیات حاضر درباره کودکان پرخاشگر به وضوح نشان میدهد که ویژگی های خاصی در سبک شناختی اجتماعی این کودکان وجود دارد که به صورت معنی داری با سبک کودکان غیر پرخاشگر تفاوت دارند.

 اکثر کودکان پرخاشگر روابط خصمانه ای با همسالان دارند.

 CBT بر ادراکات و افکار کودکان پرخاشگر که به صورت تهدید و محرومیت ادراک می شوند، تمرکز می کند.