خشونت شریک زندگی یک مشکل جدی جهانی است چرا که زنان، خانوادهها و جامعه را تحتتاثیر قرار میدهد.مجمع عمومی سازمان ملل متحد برای جلب توجه به این موضوع، اعلامیه حذف خشونت علیه زنان را منتشر کرد و خشونت شریک زندگی را با جنبههای مختلف آن از جمله خشونت فیزیکی، روانی و جنسی تعریف کرد.مطالعات عمومی سازمان بهداشت جهانی نشان میدهد که تقریبا ۳۰ درصد از زنان خشونت فیزیکی و / یا جنسی را در رابطه نزدیک تجربه کردهاند. مقدار زیادی از تحقیقات که بر عوامل مرتبط با خشونت شریک تمرکز میکنند . بر این اساس، تجارب منفی دوران کودکی با خطر قربانی شدن در روابط بزرگسالی بعدی ارتباط نزدیکی داشت . در یک مطالعه گذشتهنگر که از طریق بررسی تلفنی انجام شد، ۳۵۶۸ زن که اظهار داشتند که میزان بالایی از را تجربه کردهاند نیز گزارش کردهاند که به عنوان یک کودک مورد سو استفاده قرار گرفتهاند . برخی دیگر (مثلا لوول و همکاران، ۲۰۱۴)بر شباهتهای بین شخصیتهای دلبستگی و شرکای بعدی تاکید دارند.و دیگران (مثلا، گلد و همکاران، ۱۹۹۹؛ Macy، ۲۰۰۷ ) تاثیر استراتژیهای مقابله سازگار را مشخص میکند.با این حال، ادبیات شناختی (به عنوان مثال، Gibb، ۲۰۰۲؛ هاکین، ۲۰۰۵)به نقش آسیبپذیریهای شناختی در قربانی شدن مکرر تجربیات منفی اولیه و مشکلات بعدی میپردازد. این آسیبپذیری اولیه منطبق با چارچوب طرح وارههای ناسازگار اولیه یانگ گسترش یافت (یانگ، ۱۹۹۰). براساس نظریه طرح واره (یانگ، ۱۹۹۰)، کودکی که در سنین پایین صدمه زده یا قربانی شده بود ممکن است بعدها برخی از طرحوارههای ناسازگار اولیه را توسعه دهد (EMSs). به عنوان موضوعات گسترده، فراگیر، ناکارآمد یا الگوهای متشکل از خاطرات، احساسات، شناختهای و احساسات بدنی تعریف میشوند که در طول دوران کودکی توسعه داده میشوند، و در طول عمر یک فرد توضیح داده میشوند .
این موضوع مقاله بیس دارد .
کد مقاله بیس : 0034