به نظر میلتون اریکسون مردم اغلب اطلاعات خود را در موقعیتهای جدید به کار می گیرند. دشازر تشریح می کند که چگونه میلتون اریکسون بر مشاوره راه حل محور تأثیر گذاشته است. او بیان می کند که جنبه های مختلف اصول خانواده درمانی اریکسون در نظریه راه حل محور در هم دیگر تنیده شده اند. به عنوان مثال مشاورین براساس نظریه راه حل محور از پرسشهای معجزه آسا استفاده می کنند تا معین کنند اگر مشکل آنها به طور معجزه آسایی حل شود چه تغییری در زندگی آنها ایجاد خواهد شد (استالكره و همکاران، ۱۹۹۹). علاوه بر تأثیرات فوق مشاوره راه حل محور به عنوان بدیلی برای مدل حل مسئله مطرح شده است. شواهد کار در کلینیک های درمانی نشان میدهد که مشکلات مراجعین به صورت طولانی مدت ادامه می یابد. دشازر و همکاران به دنبال پاسخی برای این واقعیت بودند که چرا و چگونه مشکلات مراجعین تداوم می یابد. آنها به این باور رسیدند که یک رویکرد غیر آسیب شناختی و مثبت نگر و در عین حال کوتاه مدت می تواند به بالندگی و رهایی مراجعین از مشکلات منجر شود