حتی گاه هوش را صرفا توانایی سازگاری با محیط ندانسته بلکه آن را توانایی در ایجاد تغییر مناسب و مطلوب محیط و توانایی در یافتن راه حل های جدید می دانند (نایاک و رائول ۲۰۰۴، ص ۴۹) و استعداد را به معنی توانایی در زمینه های خاص از جمله حافظه، ریاضی و موسیقی تعریف کرده اند (چایلد ۲۰۰۴). هرکدام از تعاریف ارائه شده وجود رابطه بین هوش، یادگیری و پیشرفت تحصیلی را نشان می دهد. از این رو مشاور به سنجش میزان هوش و شناخت استعدادهای درونی افراد علاقه مند است و این عمل را از طریق به کارگیری انواع روش ها از جمله مشاهده، مصاحبه، پرسشنامه و آزمون های استاندارد انجام می پذیرد (نوریچ، ۲۰۰۰) پس از تعیین نوع و میزان تقریبی هوش و استعداد اطلاعات به دست آمده با وضعیت تحصیلی فرد مقایسه می شود تا به این طریق مشخص شود آیا فرد مورد نظر به درستی از استعداد و توانایی خود بهره می گیرد یا در این خصوص اشکالاتی وجود دارد بسیارند افرادی که کمتر از هوش و استعداد خود فعالیت می کنند. بنابراین رابطه چندانی بین نمرات امتحانات درسی آنها با نمرات حاصله از آزمون های هوش و مشاهدات محیطی دیده نمی شود و یا به عکس هستند افرادی که بیش از حد توانایی خود فعالیت می کنند و هدف های بالاتر از توان ذهنی یا جسمی خود دارند. هرکدام از این افراد در تحصیل با مشکلات عدیده ای روبرو خواهند شد. اما آگاهی از میزان هوش و توانایی آنها و مطلع ساختن این افراد وجهت دادن برنامه تحصیلی آنها مشکلاتشان را مرتفع می سازد (حسینی ثابت، ۱۳۷۹) به عنوان مثال گاه فردی به سبب فشار والدین بیش از حد توانایی تلاش کرده یا در جهتی مغایر با توان و استعداد خود تلاش می کند. در این صورت مشاور تحصیلی پس از آگاهی از مشکل جلساتی را با دانش آموز و اولیا او تشکیل داده تا آنان را از ظرفیت هوش و نوع استعدادهای نهفته و درونی دانش آموز آگاه سازد، همچنین خطرات توقع بیش از حد را به آنان متذکر شوند. انجام تمامی این موارد مشروط به اندازه گیری دقیق هوش و سنجش زمینه های وابسته به آن است. به وسیله به کارگیری روش های متفاوتی از جمله آزمون های هوشی می توان بهره هوشی افراد را سنجید و تفاوت ها را به دست آورد.
موضوع پیشنهادی روانشناسی :
بررسی رابطه هوش با یادگیری و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان با نقش واسطه ای فشار والدین