یعنی تصویر های بدنی که از لحاظ فرهنگی مناسب و معقول تلقی می شود. این امر بویژه در مورد پسرهایی که از لحاظ اجتماعی ضعیف اند به واسطه عدم تعذیه کافی و نبود مراقبتهای جسمی دوران کودکی نسبت به هم سن و سالهای خود که از نظر اجتماعی قوی تر و از لحاظ قد مناسب ترند. صحت دارد. علاوه بر این تحمیل فشار بیشتر بر آنها از طرف اعضای خانواده و همکلاسیها باعث جسور شدن آنها می شود و نشان دهنده مردانگی آنهاست. این امر اغلب به رفتار بزهکارانه منجر می شود. یکی دیگر از انواع معمول جبران ساختار بدن نامناسب از لحاظ فرهنگی که توسط مردها مورد توجه قرار میگیرد انتخاب همسر است. مردهایی که جثه کوچکی دارند معمولا با زن هایی که کم جثه تر و کوچکتر از خودش و یا هم قد خودش ازدواج نمی کنند. پیروی کردن از این الگو معمولا به دلیل یک رشته عوامل اقتصادی یا اجتماعی است. به این ترتیب، دخترها و زنها اغلب به خاطر عدم تناسب ساختار بدنی شان از یک رفتار ناسازگار به عنوان راه حلی جهت جبران احساس کمبود خود استفاده می کنند. برای مثال، دخترهای بلند قد نسبت به دخترهای کوتاه قد یا معمولی هوسران تر و پردردسرترند. زنهای چاق که بیش از حد حمایت کننده هستند اغلب وابسته ترند و از طرفی از کسانی که به آنها وابسته هستند، کاملا رنجیده می شوند گاهی اوقات زن های بلند قد برای جبران کمبودهای خود و در واقع برای اینکه رئیس خانه باشند مردان کوتاه قد را به عنوان همسر انتخاب می کنند.


موضوع پیشنهادی پایان نامه روانشناسی :

مقایسه رابطه تصویر بدنی و ویژگی های جسمی با انتخاب همسر در دختران و پسران ...