از این تمایزات در میزان موفقیت می توان پی به اختلافات روانشناختی در انسانها برد. «اختلافات فردی» نقش مهمی را در موفقیت های خلاقانه ایفا می کنند اما کدام عوامل روانشناختی در بعضی از افراد باعث می شود که آنها آثار بزرگ خلاقانه را پدید آورند؟ به عنوان مثال، در همان زمان که جیمز واتسون و فرانسیس کریک در زمینه تکمیل الگوی مارپیچ مضاعف DNA موقعیت هایی را کسب کردند، لینوس پالینگ ، موریس ویلکینز و روزاليند فرانکلین ، که در زمینه مربوطه بسیار با استعداد و تأثیرگذار بودند و در مورد همان مسئله کار می کردند، در حل مسایل موفقیتی کسب نکردند. چگونه است که یک دانشمند می تواند نظریه ای را بسط دهد و دیگری که در آن زمینه صاحب نظر است و احتمالا حقایق مشابهی را بررسی می کند، از بسط و گسترش نظریه عاجز است؟ تمام دستاوردهای خلاقانه از اهمیت یکسانی برخوردار نیستند. بعضی از آثار علمی کاملا باهمیت هستند و در هر بخش از زندگی ما منشأ اثر می باشند. در حالی که آثار دیگر، که ممکن است جدید هم باشند، در طول نسلهای متمادی و یا شاید برای همیشه از یادها فراموش شود و توجهی به آنها نشود. این آثار نمی تواند انگیزه ای برای پژوهش های بعدی ایجاد کند. بر همین قیاس، گرچه بعضی از نوآوریها اثرات مهمی برجای گذارده اند، پرونده های موجود در ادارات ثبت اختراعات در سراسر دنیا سرشار از توصیفاتی در مورد نوآوریهایی است که جدا از ایجاد احساس رضایت خاطر در مخترعان آنها، منشأ هیچ اثری نبوده اند. با این وجود، دو نقاش ممکن است در دو آتلیه مجاور هم کار کنند و آثار بی همتایی را پدید آورند؛ اما اثر یک نقاش از لحاظ هنری اهمیت پیدا می کند و دیگری به دست فراموشی سپرده می شود.


موضوع پیشنهادی پایان نامه روانشناسی :

بررسی عوامل روانشناختی موثر بر اختلافات فردی و تفکر خلاق ...