فهم شخص از احساسات و هیجانات درونی دیگران، رویکردنگری عاطفی نامیده می شود. هر دو به صورت واضحی از عاملهای رشدی تاثیر می پذیرند (کیم بال، نلسون و پولیتانو، ۱۹۹۳). این فرآیندهای میان فردی ناسازگار، مشکلات کودکان پرخاشگر را در موقعیتهای میان فردی تشدید می کنند. بنابراین کودکان پرخاشگر به سرعت فرض می کنند که دیگران به صورت خصومت آمیزی علیه آنها رفتار خواهند کرد و به احتمال زیادی آنها بر مبنای ادراک غلط از ترس ها، پاسخ می دهند. این رویکرد نگری تمرین شده در کتابچه راهنما، درمانگرانی با فرصتهای مقابله با این تحریفات رویکردنگری، آماده می کند و به کودکان کمک می کند که افکار و عواطف دیگران را به صورت واقعی تر استنباط کنند و در نتیجه آگاهی شان را از هیجانات و حالت های هیجانی دیگران (رویکرد نگری عاطفی) افزایش دهند. تمرین های کتابچه راهنما با بررسی دیگر نشانه های اجتماعی روابط متقابل و با بررسی استنباطهای دیگر درباره چیزهایی که دیگران فکر و احساس می کنند، کودکان را در شناسایی واقعی تشابهات و تفاوتهای میان افراد یاری می دهد. برای مثال در استفاده از رویکردنگری کارتون، از کودک پرسیده می شود که احساس این پسر درباره كثيف شدن چیست؟ احساس مادر چیست؟ و چگونه دیدگاهشان تغییر می کند.


موضوع پیشنهادی پایان نامه روانشناسی :

مقایسه ادراک از ترس و هوش هیجانی در کودکان تیزهوش و عادی در مدارس متوسطه اول شهرستان ...