کاملا برعکس، باید بگویم که ما افرادی خلاق و مبتکر هستیم اما برای تحقق استعدادها و نوع روابط انسانی مورد علاقه مان راهی پیدا نکرده ایم.
آرزوی ما برخورداری از یک زندگی پویا، هدفمند، پرهیجان و سرشار از روابط انسانی است، اما برای تحقق آرزویمان کاری نمی کنیم.
فیلم هایی چون جنگ ستارگان، ارباب حلقه ها و هری پاتر درون ما را برمی انگیزند زیرا ما عاشق جادو، یعنی آمیزه ای از انرژی و تمرکز هستیم، آمیزهای که به ما امکان می دهد استعداد نهفته در درونمان را تحقق بخشیم.
طی سالها کار با معتادان اینترنت به این نتیجه رسیده ام که افرادی که می توانند در آینده از برنده های جایزه نوبل باشند، در حال حاضر روی صندلی در مقابل صفحه مانیتور جاخوش کرده اند و سرمایه عقلی و احساسی خود را بیهوده تلف می کنند.
اگر می توانستید دریچه ای به درون ما بگشایید مشاهده می کردید که چگونه ذهن ما از آراء و اندیشه های گوناگون می جوشد.
هرگاه با یک شخص معتاد به اینترنت برخورد کردید، بدانید که به احتمال زیاد با یک فرد بسیار باهوش روبه رو هستید.
هوش بهر بسیاری از معتادان به اینترنت که با من برخورد کرده اند در حد نبوغ بوده است.
معمولا اگر چنین فرد باهوشی یک دانش آموز باشد، آن را یک کم آموز به حساب می آورید و شاید با توصیفهای ظریف اما دروغین از او تعریف کنید: "تو خیلی باهوشی. باورم نمی شود نتوانی تمام پیست های مدرسه را جمع کنی. شاید هم یک فهرست خسته کننده از مشاغل مناسب را برایش ردیف کنید: "تو باید یک دکتر، وکیل و یا حتی یک فیزیکدان هسته ای بشوی."