شواهدی وجود دارد که نشان می دهند شخصیت یا خلق و خوی فرد می تواند موجب گرایش وی به مذهب شود و همچنین مذهب هم می تواند بر شخصیت فرد اثر گذارد. اثر مذهب بر شخصیت را می توان در پدیده تغییر مذهب مشاهده کرد، چرا که منجر به تغییری پایدار و گاه اساسی در شخصیت می شود. شخصیت میتواند بر مذهب اثر گذارد شخصیت می تواند بر دینداری اثر گذارد. رابرت کلونینگر سه بعد شخصیت را که ریشه زیست شناختی دارند، توضیح می دهد:

۱) نوگرایی: تمایل و گرایش فرد به سمت تجارب و هیجانات جدید، که به احتمال زیاد تحت تأثیر دوپامین در مغز می باشد. ۲) وابستگی به پاداش: تمایل فرد به حمایت اجتماعی و تقویت مثبت به منظور برانگیخته شدن، که به احتمال زیاد تحت تأثیر نوراپی نفرین در مغز می باشد و ۳) اجتناب از اسیب: تمایل فرد به نگرانی و یافتن امنیت، که می تواند متأثر از سروتونین باشد. فردی که زیاد تمایل به نوگرایی ندارد (بیشتر محافظه کار است و کمتر ریسک می کند)، وابستگی زیادی به پاداش دارد (دارای جهت گیری اجتماعی است و برای تأیید به دیگران وابسته است) و زیاد از آسیب اجتناب می کند (مضطرب، هراسان و نیازمند امنیت است)، ممکن است گرایش به مذهب پیدا کند، زیرا که مذهب می تواند برخی از چنین نیازهای روانی را برآورده سازد. افرادی که بسیار نوگرا هستند (اهل ریسک هستند، خواهان تجارب تازه هستند، از سنت راضی نیستند)، وابستگی کمتری به پاداش دارند (نیازمند یا خواهان حمایت یا تأیید از سوی دیگران نیستند) و کمتر از آسیب اجتناب می ورزند لذت و هیجان را در موقعیتهای خطرناک تجربه می کنند، ممکن است از مذهب دور شوند چرا که مذهب نیازهای شخصیتی آنها را برآورده نمی سازد. دست کم بخشی از این تمایلات و گرایش ها می تواند به دلایل وراثتی باشد.

اخیر بخشی از مجله تایم مطلبی را در مورد کتاب "ژن خداوند " نوشته دین هامر منتشر کرده است. هامر که مدیر بخش مطالعه بر روی وراثت در موسسه ملی سرطان می باشد، معنویت را در انسان تنها یک ویژگی انطباقی نمی داند، بلکه او ادعا می کند که ژن معنویت را کشف کرده است. به گفته او، این ژن در کنار ژنی قرار دارد که به انتقال دهنده های عصبی معروف است. اگر این ادعا صحیح باشد، آنگاه اظهارات کلونینگر که در بالا آمد نیز معنادار به نظر می رسد. البته معنویت - یا آنگونه که در کتاب "ژن خداوند" تعریف شده، احساس معنوی - با باور و عمل مذهبی یکی نمیباشد و حتی گفته می شود که مواد مخدری نظیر LSD و هروئین می توانند تجارب نشاط آوری را شبیه آنچه فرد در طی حالات معنوی تجربه می کند، ایجاد کنند. بنابراین معنویت ممکن است با آنچه اکثر افراد آن را مذهب (تعهدی عمیق به حقیقتی آشکار که افراد را در شکل دادن زندگی و روابطشان کمک می کند) می نامند، بسیار متفاوت باشد. با این حال، جای آن دارد که مطالعات بیشتری در این باره صورت گیرد.


موضوع پیشنهادی پایان نامه روانشناسی :

رابطه ویژگی های شخصیتی و هوش هیجانی با گرایش به مذهب در ...