نگرش ها به این افراد و شایستگی های آنها معمولا بسیار مرتبط است به اهداف بزرگتری مانند توانش اجتماعی، فراشناخت، استقلال و احساس داشتن هدف و اعتقاد به آینده ای روشن. با این وجود پیام این مطالعه این است که این ویژگی ها تجلی انعطاف پذیری آنان هستند و به دلیل آن انسان ها به طور ژنتیکی تمایل بهبرقراری رابطه دارند (توانش اجتماعی)، تا از طریق این رابطه مسایل را حل کنند (فراشناخت)، حس هویت پیدا کنند (استقلال) و برنامه ریزی کنند و امیدوار باشند (حس هدف و آینده داشتن). این ظرفیت ها منجر به نجات بشر در طول تاریخ شده است.
با این وجود، حتی اگر برخی امکانات لازم برای ایجاد این ظرفیت ها را نداشته باشند، می توان با ایجاد یک فضای تربیتی سالم این ظرفیت ها را به میزان زیادی به دست آورد. این یافته شاید مهم ترین و قابل استنادترین توصیه برای کسانی باشد که در کار آموزش هستند.
نتایج تحقیقات نشان می دهد که برخلاف عقیده ی رایج، معلم ها و مدارس واقعا قدرت این را دارند که میزان خطر را تا حد زیادی کاهش دهند. ورتر و اسمیت (۱۹۸۹) در تحقیقات شان متوجه شدند که در میان الگوهای معمول بچه ها، خارج از حلقه ی خانواده شان، یک معلم مورد علاقه هم هست. برای جوان انعطاف پذیر، یک معلم خاص فقط آموزش دهنده ی مهارت های درسی نیست، بلکه نیروی اعتماد به نفس و مثبتی برای هم ذات پنداری هم هست.
بارها و بارها، این معلمان و راهنماهای دگرگون ساز بوده اند که به سبک خود، سه عامل محیطی مهم را برای این جوانان ایجاد کرده اند. ارتباط، توانایی رفتار اجتماعی و مشارکت۔