موضوعات پروپوزال روانشناسی کودکان استثنایی

 سن نقش بسیار مهمی هم در تعیین اهداف و اداره جلسات گروهی بازی میکند.

 در زمینه گروه های مشاوره و روان درمانی، فرهنگ می تواند تاثیر آشکاری بر رفتار و فرایند گروهی داشته باشد.

 سهم فن کتاب درمانی در فرایند درمان : کتاب درمانی در کار با بچه های پرخاشگر مفید بوده است و آنها را در رسیدن به مرحله درمان و تغییر کمک می کند.

 درمان مادران کودکان پرخاشگر: از آنجایی که ویژگیهای والدین به طور مستقیم با پرخاشگری کودکانشان ارتباط دارد، سعی بر آن شد که همراه با درمان کودکان، مادران این نوع کودکان نیز تحت درمان قرار گیرند.

 داج (۱۹۹۱) بین پرخاشگری فعال و واکنشی تفاوت بسیار مهمی قائل میشود. پرخاشگری فعال یا وسیله ای ناشی از اعمال قدرت آگاهانه، عمدی و کنترل شده و بدرفتاری است که برای رسیدن به یک هدف بیرونی رخ میدهد.

 بسیاری از مداخلاتی که براساس رویکرد شناختی هستند و در کار با کودکان پرخاشگر صورت می گیرد عمدتا معروف به درمانهای کنترل خشم میباشند.

 روشهای فرزند پروری که بازتابی از گرمی و صمیمیت، پذیرش و نظم و انضباط خوب باشد، ممکن است جلوی پرخاشگری را در کودکان بگیرد.

 ویژگیها و صفات خانوادگی و والدینی، میتوانند اساس و پایه رفتار ضداجتماعی و پرخاشگرانه باشند (دادج، ۲۰۰۲، تبيين، لارید، دادج، باتیس و کریس، ۲۰۰۱).

 رویکردهای داستانی در روانشناسی تاکنون بر چند محور زیر متمرکز بوده اند:

 قصه درمانی با فرضیه های پسامدرنیسم با فرانو گرایی همخوانی دارد پسامد رنیسم از این باور حمایت می کند که هیچ حقیقت مطلقی وجود ندارد، بلکه به نظر و دیدگاه ما بستگی دارد.

 مهارتهای داستان سرایی مهمی که بیانگر موفقیت در مدرسه اند عبارت اند از: ۱) مهم است که کودکان نسبت به برانگیختگیها و تحریکات معلم در تولید داستان، پاسخگو باشند.

 کلیدی ترین مفاهیم رویکرد وجودی با تنوع گسترده ای از گروههای کودکان و نوجوانان مرتبط است.

 هنگام مشاوره با نوجوانان در گروهها، رویکردی وجودی یک گزینه عالی برای اجرا کردن است؛ زیرا امروزه نوجوانان با شمار بسیار زیادی از چالشهای وجودی مواجه هستند.

 تمرکز درمان وجودی این است که در طول جلسه درمان دو فرد باهم دیگر موجودی - در جهان هستند.

 تنهایی وابستگی در اقدام خود آفرینی یک تنهایی عمیق وجود دارد، میتوان در مورد آن گفت که به روایت داستان یک شخص میماند، یک شخص تنها، فروم (۱۹۵۶) استدلال کرد که انزوا علت اولیه اضطراب است:

 معنای هر چیزی به بافتی بستگی دارد که ما در آن قرار میدهیم. اغلب تمام بافت ها از پیش از جانب فرهنگ مقرر شده است و بسیاری از چیزها به خودی خود معلوم است.

 احتمالا آدلر نخستین دانشوری بود که توجه خود را مصروف نقش آزادکننده معنا کرد.

اضطراب وجودی آگاهی به آزادی و مسئولیت اضطراب میآفریند که به دل شوره یا بیم نیز اشاره دارد.

 معنا درمانگری، عنوان شناخته شده درمانگری وجودی فرانكل، می آموزد که معنا در زندگی نمیتواند دیکته شود اما می تواند صرفا از طریق جستجو در موقعیت وجودی ما مکشوف گردد.

 ویکتور فرانکل، به عنوان یک روان پزشک وجودی، بر رابطه میان آزادی و مسئولیت تأکید کرده و اصرار ورزیده است که هرگز آزادی نهایی از ما گرفته نمیشود