چند موضوع روانشناسی کودک

 معمولا سرکوبی تمایلات و خواسته ها به روش زیر انجام می گیرد سرکوبی، با درک عمیق از یک تنش آغاز می گردد

 نتایج نشان داد که کودکان مبتلا به ناتوانایی ها که با دیگر کودکان عادی جور شده بودند، تقریبا در همه تعاملات اجتماعی خوب عمل می کردند.

 بسیاری از معلمان به جنبه علمی این تحول علاقه نشان دادند و کودک و پرورش او به تدریج شکلی دیگر یافت.

 کاملا مشخص نیست که چگونه متغييری مثل SES بر رشد کودکان تأثیر می گذارد. و اینکه چه مدل توصیفی مناسب می باشد.

 تاثیر هوش در روابط همسن و سالان تاثیر هوش بالا در روابط دانش آموزان، اغلب به رفتار آنها بستگی دارد.

 برخی از کودکان، ظرفیت ذهنی شان را برآورد می کنند. طوریکه اگر یک کودک زرنگ با بچه هایی که توانایی متوسطی دارند در یک کلاس باشد.

 کودکان کوچک هنوز بر زرنگی و یا نادانی خود واقف نیستند. وقتی که آنها وارد مدرسه می شوند، فرصتهایی را برای مقایسه پیشرفت ذهنی شان با بچه های دیگر دارند و میزان تغییر در هوش شان را ارزیابی می کنند.

 کودکان خانواده های دوم ویژگیهایی دارند که سازگاری های اجتماعی و شخصیتی مطلوب را در آنها نشان می دهد.

 کودکان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه» اغلب اختلالات همراه دیگری نیز دارند.

 برنامه ی مداخلات درمانی در کودکان و خردسالان برای کاهش عوارض ناشی از تروما و بهبود عمل کرد کودک طرح ریزی می شوند و از اصول خاصی پیروی می کنند.

 ترس و اضطراب در سطح خفیف و نرمالش نه تنها امری کاملا طبیعی است بلکه عدم نمود این سطح از اضطراب در فرد است که باید اسباب نگرانی و ذهن مشغولی شود .

 از ویژگی های خوره فکری این است که به یکباره و به طور پیوسته به ذهن کودک حمله ور شده و این یورش کودک را وامی دارد که جهت رهایی از این اضطراب سمج، متوسل به یک مکانیسم مهاری و جبرانی شود که این مکانیسم نیز به شکل رفتار تکراری مهاری متجلی می شود.

 وسواس رفتاری (اعمال و رفتارهای بازتابی):

از آنجا که ذهنیات، خیالات و توهمات وسواس بنیاد آزارنده است و چون کودک به بی اساس بود نشان یقین دارد.

 زمانی که مشکل کودکان، تغییر در الگوهای رفتاری و فکری خودشان است، مشارکت دادن آنها در راهبردهای متمرکز بر راه حل به شدت می تواند مفید باشد.

 درمان کودک- محور:

کارل روجرز ابداع کننده روش درمان شخص، محور بر این باور بود که هر کدام از ما به طور طبیعی تمایل داریم که از همه توان بالقوه خودمان در زندگی استفاده کنیم.