موضوعات پروپوزال دکتری روانشناسی

 اختلال کندن مو: اختلال کندن (TTM) یک اختلال کنترل تکانه است که به واسطه کندن مزمن مو که باعث رویش قابل توجه مو شده، شناخته میشود انجمن روان پزشکی آمریکا، ۱۹۹۴).

 اختلال احتکار (احتكار اجباری). احتکار یک سندرم رفتاری است که یکی از زیر گروه های اختلال وسواسی - اجباری در نظر گرفته شده است، اما به طور فزایندهای به عنوان یک واحد تشخیصی جداگانه در نظر گرفته می شود (تولین ۷۷، ۲۰۰۱).

 همانند دیگر اختلالهای طیف وسواسی - اجباری، اختلال بد ریخت انگاری بدن شامل علائم اولیه اختلال وسواسی - اجباری است.

 ویراست چهارم راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی، (DSM-IV، انجمن روان پزشکی آمریکا، ۲۰۰۰) فرض میکند که بین وسواسها و اجبارها رابطه کارکردی وجود دارد.

 اختلال وسواسی - اجباری (OCT) یکی از مزمن ترین و شدیدترین اختلالهای اضطرابی است، و حدود ۲ الی ۳ درصد از جمعیت عمومی را تحت تأثیر قرار می دهد (راسکیو و همکاران، ۲۰۱۰).

 اگر چه درمان شناختی - رفتاری درمانی انتخابی برای اختلال وحشت زدگی گذرهراسی است، گزینه های دیگری نیز برای بهبودی وجود دارد.

 با توجه به اختلالهای مصرف مواد، عمده مطالعات پژوهشی افراد دچار اختلال مواد همبود را مستثنی می سازند.

 ادبیات موجود درباره اثر وارونه ی افسردگی بر پیامد درمان اختلال وحشتزدگی دوپهلو است.

 گزینه های بسیاری برای افزایش بازیابی حافظه خاموشی مورد آزمون قرار گرفته اند.

 گذری به علم یادگیری ترس و خاموشی شاید به توضیح اثرات درمان مواجهه کمک کند و در نتیجه انجام آن را بهینه سازد.

 یکی از دلالتهای ضمنی رویکرد فراشناختی، امکان ایجاد درمان استاندارد واحدی است که در مورد همه اختلالها موثر خواهد بود.

 يلماز، جرنكزا ۴۰۰ و ولز (۲۰۰۷ ب) نقش اختصاصی شناخت و فراشناخت را در افسردگی مورد بررسی قرار دادند.

 شواهد گسترده ای از وجود سندرم شناختی- توجه (CAS) در اختلال روان شناختی حمایت می کنند.

 راهبردهای مقابله ای فراشناختی: به طور کلی، این موضوع پذیرفته شده است که راهبردهای مقابله ای مانند اجتناب و خوددرمانی با مصرف کنترل نشده مواد و الکل، میتواند به پیامدهای منفی منجر شده و اختلال روان شناختی را تشدید می نماید.

 بر اساس مدل فراشناختی، نگرانی اثرات مضری بر خود تنظیمی دارد، چون پردازش هیجانی را باز داری می کند، ظرفیت شناختی را تحلیل میبرد، موجب بروز مشکلاتی در عملکرد میشود و پردازش را بر تهدید متمرکز میسازد.

 نگرانی و نشخوار فکری: داده های پژوهشی گسترده ای از این مفهوم که سبکهای تفکر تکراری به صورت نگرانی یا نشخوار فکری برای سلامت هیجانی مضر هستند، حمایت میکنند.

 در مورد افرادی که رفتارهای خود آسیب رسان یا قصد خودکشی آشکار دارند، باید ارزیابی مناسبی از سطح خطر به عمل آید و عوامل بازدارنده ی این رفتارها شناسایی و تقویت شوند.

 باورهای فراشناختی مثبت به صورت باورهای گزاره ای (مانند نشخوار فکری به من کمک میکند تا پاسخهایی برای مسائلم پیدا کنم) و نیز به صورت دانش یا برنامه های پردازشی رویه ای (مربوط به طرز عمل مفهوم سازی میشوند.

 برخی بیماران افسرده در مورد بهبود بخشیدن خلقشان و دست برداشتن از نشخوار فکری دوسو گرایی (تردید) دارند.

 باورهای فراشناختی مثبت، باعث تفکر مداوم درباره معنی و علل علائم و شرایط زندگی فرد می شوند و این فرایند مداوم موجب تداوم و تشدید علائم افسرده ساز می شود.