موضوع پایان نامه روانشناسی کودک

 هدف از آموزش هوش هیجانی به دانش آموزان توانایی کنار آمدن با مشکلات زندگی عاطفی به مثابه آموزش خواندن و نوشتن است هوش هیجانی را می توان ساخت آموزش و توسعه داد

 نسبت سن عقلی به سن حقیقی کودکان تقریبا در طول رشد ایشان ثابت می ماند

 تحلیل های مسیر نشان میدهد که اثرات مداخله توانایی مقابله، حداقل تا حدودی توسط تغییرات فرایندهای شناختی اجتماعی پسران، طرحواره ها، و فرایندهای والدگری میانجیگری می شود (لاچمن و ولز، ۲۰۰۲).

 در مطالعات انجام شده درباره ویژگی های درمانی که می تواند اثرات برنامه مقابله خشم را افزایش دهد،

 اگر چه برخی یافته ها نشان داده است که CBT زمانی که برای کودکانی که پرخاشگری اولیه دارند بکار می رود مؤثر است، اما با این حال برخی از یافته های اولیه مشخص شده اند.

 شواهد تجربی نیز از اثربخشی برنامه توانایی مقابله حمایت می کند.

 مکانیسم اصلی برای تشویق یک "فرهنگ همسال مثبت " ایجاد سریع قوانین گروه و ویژگی های سیستم مدیریت رفتار است.

 کودکان پرخاشگر در توانایی خود برای حل موفقیت آمیز مسایل بین فردی نقایصی نشان می دهند.

 تحقیقات نشان میدهد که کودکان مبتلا به اختلالات برونی سازی خود مرکز بین هستند و برداشت تحریف شده ای از موقعیت های اجتماعی دارند (لاچمن و داج، ۱۹۹۸).

 علاوه بر راهبردهای خود نظارتی که به منظور افزایش آگاهی از راه اندازهای محیطی و حالات عاطفی و فیزیولوژیکی مربوط به خشم طراحی شده اند، راهبردهای خود کنترلی شناختی نیز آموزش داده می شوند.

در اموزش گروه درمانی اول، به بچه ها آموزش داده می شود تا به مشاهده گران توانمندتری درباره وضعیت های درونی مربوط به برانگیختگی عاطفی تبدیل شوند.

 اگرچه گروه درمانی دارای مزایای زیادی ست، اما درمان فردی نیز مزایایی دارد که به آنها اشاره خواهیم کرد.

 مؤلفه والدینی در برنامه توانایی مقابله به بهبود روابط والد- فرزند و تسهیل شیوه های فرزندپروری مؤثر کمک می کند.

 گفته می شود که برنامه ارائه خدمات حمایتی برای افراد عقب مانده ذهنی از روزهای نخست تعدیل نگرش جامعه به این دسته از کودکان

 ما معتقدیم مزایای متعددی برای استفاده از گروه درمانی به عنوان یک شکل معمول از درمان وجود دارد.

 برای تهیه نمونه ای از انواع فنون شناختی-رفتاری که می توان در مورد کودکان پرخاشگر به کار برد، برنامه توانایی مقابله خودمان را تشریح خواهیم کرد

 کودکان پرخاشگر اغلب در تفکیک عاطفه منفی خود و تمایل به بیش برچسب زنی برانگیختگی عاطفی منفی (ترس، غمگینی) به عنوان خشم مشکل دارند.

 وجود یک سنجه (ابزار سنجش) برای ارزیابی اهداف اجتماعی کودک مانند تسلط، انتقام جویی، اجتناب و پیوندجویی به بالینگران در تعیین میزان همسانی رفتار اجتماعی کودک با اهداف بیان شده اش کمک می کند.

 لاچمن و لامپورن (۱۹۸۶) راهبردهای حل مسأله اجتماعی کودکان پرخاشگر را برای دو نوع متغير موقعیتی در حالی که متغیر سوم یعنی تکلیف اجتماعی را ثابت نگه داشته بودند، ارزیابی کردند.

 برنامه های مداخله ای برای کودکان عقب مانده ذهنی :

مداخله ها مجموعه برنامه های آموزشی یا توانبخشی هستند که برای بهبود یک وضعیت نابهنجار یا نامتعادل تدوین و ارائه می شوند.