بانک موضوعات پایان نامه روانشناسی

 خواه ناتوانی یادگیری ناشی از مشکل عضوی باشد یا خیر دو منطق نظری برای پیوند این اختلال با بزهکاری وجود دارد.

 اصطلاح ناتوانی یادگیری، به نسبت جدید است و نخستین بار در آغاز دهه ۱۹۶۰ معرفی شده است (مورای، ۱۹۷۶).

 نتایج نشان داد که کودکان مبتلا به ناتوانایی ها که با دیگر کودکان عادی جور شده بودند، تقریبا در همه تعاملات اجتماعی خوب عمل می کردند.

 مفهوم یکپارچه سازی با ادغام به یکی از محورهای اصلی در بحث ها مربوط به روش ها و برنامه ریزی در تعلیم و تربیت ویژه تبدیل شده است.

 « ثمربخشی » مفهوم وسیع تری است و ناظر است بر ارزش روش در تسهیل یادگیری دانش آموز.

 برخی از روش های مرسوم در تعلیم و تربیت ویژه، محتوی و کاربست مشابهی دارند.

 به هنگام تصمیم در باب یک روش برای آموزش دانش آموزان دارای نیازهای ویژه باید به چند سؤال پاسخ داد. اطلاعات ما از موفقیت روش های فعلی و مرسوم در مدارس چه قدر است؟

 ما در تعامل با دیگران به طور کلی به چهار روش عمل می کنیم: یا بی اراده و منفعل هستیم، یا پرخاشگر، یا پرخاشگر منفعل، يا قاطع و با اعتماد به نفس.

 هنگامی که به علائم افسردگی می اندیشیم، اولین چیزی که به ذهن می آید غمگینی، دلشکستگی و اندوهگینی است.

 افسردگی دوران سالمندی را اغلب به عنوان سرماخوردگی روانی معمول دوران پیری نامیده اند.

 نایت (۱۹۹۹، ۱۹۹۶) بیان می کند که کار کردن با سالمندان یعنی یادگیری و آشنایی با شیوهای تفکر، رفتار و احساسات مردمانی که در سال های خیلی قبل به دنیا آمده اند.

 در مدل درمانی بک (کلارک و همکاران، ۱۹۹۹، بک و همکاران ۱۹۷۹) تجربه های اولیه در تشکیل باورها و نگرش های بعدی اهمیت دارند. در ساختار این مدل شناخت درمانی سطوح متعددی از باورها وجود دارد.

 مدل شناختی در شناخت - رفتاردرمانگری با سالمندان:

از نظر درمانی کار با سالمندان می تواند از کار کردن با افراد جوان در جهات مهم و متعددی نظیر احتمال بیشتر مشکلات جسمی، تغییرات در ظرفیت شناختی،

 تدوین برنامه های درمانی برای سالمندان مبتلا به افسردگی به دلیل وجود عوامل مشکل ساز متعدد مربوط به شرایط سالمندی نظیر مشکلات جسمی همراه سالخوردگی، تغییر نقش، استرس های بالقوة ناشی از روابط بین نسلی گوناگون می باشند، می تواند بسیار چالش آور باشد.

 اغلب سالمندان ناراحتند که وقت درمانگران را تلف کرده اند. چرا که آنها معتقدند که مشکلاتشان عمدتا به سن شان مربوط می شود (به عنوان مثال من افسرده نیستم، سالمندم).

 گاترز و دیگران (۱۹۹۸) اعلام کردند که از نظر انجمن روان شناختی آمریکا، شناخت - رفتار درمانگری برای افراد افسرده ای که از نظر جسمی سالم هستند و حداقل علائم بیماری های آسیب شناسی روانی را داشته و هیچ گونه گرایشی به خودکشی ندارند، ثمربخش است.

 در اوایل، هنگامی که با سالمندان کار می کنید، دچار اضطراب می شوید که آیا دیدگاه های روان شناختی بویژه اگر شرایط فیزیکی وجود داشته باشد، برای این بیمار مثمر ثمر است یا نه.

 حقیقت این است که دوران سالمندی، دوران مواجه شدن با چالش هاست. بیشتر سالمندان با بیماری هایی دست به گریبانند که استقلال و کیفیت زندگی شان را با خطر روبه رو کرده است.

 با بررسی میزان بالای خودکشی در میان سالمندان، بویژه سالمندانی که تنها زندگی می کنند، این حقیقت روشن می شود که سالمندان برای خودکشی از روش های بسیار خطرناکی استفاده می کنند و از قبل نتیجه اقدام خود را پیش بینی نمی کنند.

 درباره سالمندان سالمندانی بیشتر زندگی می کنند که سالم ترند. افزایش طول عمر با میزان سلامتی فرد مرتبط است (بالتز ها و اسمیت ، ۲۰۰۲ سازمان جهانی بهداشت، ۲۰۰۲).